English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4547 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
square wood U بریدن الوار
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
divide U قسمت کردن
divides U قسمت کردن
pouf U قسمت پف کردن
sects U قسمت کردن
sect U قسمت کردن
whack up U قسمت کردن
partitions U قسمت کردن
partition U قسمت کردن
partitioning U قسمت بندی کردن
subdevice U قسمت کردن مجدد
tierce U به سه قسمت تقسیم کردن
departmentalize U بچند قسمت کردن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
quarter U به چهار قسمت مساوی تقسیم کردن
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
trims U هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
head down U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head off U دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
trimmest U هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trim U هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
fraction U بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fractions U بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
outsides U خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
outside U خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
poops U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poop U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
war head U قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
dole U قسمت
rashers U قسمت
detachments U قسمت
component U قسمت
ratio U قسمت
ratios U قسمت
in part U در یک قسمت
snick U قسمت
party U قسمت
installments U قسمت
segment U قسمت
instalment U قسمت
detachment U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
compartment U قسمت
sects U قسمت
Corp U قسمت
partition U قسمت
departments U قسمت
in sections U قسمت قسمت
batches U قسمت
data division U قسمت
piece U قسمت
sect U قسمت
compartments U قسمت
grist U قسمت
plank U قسمت
pieces U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
department U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
feck U قسمت
partitions U قسمت
agency U قسمت
agencies U قسمت
components U قسمت
batch U قسمت
rasher U قسمت
head stall U قسمت سر
divisions U قسمت
canto U قسمت
sections U قسمت
part U قسمت
units U قسمت
unit U قسمت
arm U قسمت
kismet U قسمت
caboodle U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
percentage U قسمت
percentages U قسمت
division U قسمت
portion U قسمت
section U قسمت
segments U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
cantos U قسمت
portions U قسمت
instalments U قسمت
internode U قسمت
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
quotients U خارج قسمت
foot U قسمت پایینی
sale department U قسمت فروش
initial U اولین قسمت
hilted U قسمت عقبی
mass U قسمت عمده
beginning U قسمت اول
branch U دایره قسمت
hauling part U قسمت کشنده
beginnings U قسمت اول
branches U دایره قسمت
tripartition U قسمت سوم
running part U قسمت رونده
hauling part U قسمت متحرک
shares U بهره قسمت
operating agency U قسمت اجرایی
concertina fold U یک قسمت به یک جهت
women's apartments U قسمت زنانه
underbody U قسمت زیر
personnel section U قسمت پرسنلی
linear portion U قسمت خطی
masses U قسمت عمده
overflow section U قسمت سر ریز سد
slices U سهم قسمت
shared U بهره قسمت
massing U قسمت عمده
men's apartments U قسمت مردانه
share U بهره قسمت
quotient U خارج قسمت
initialed U اولین قسمت
slice U سهم قسمت
artillery corps U قسمت توپخانه
headquarters detachment U قسمت ارکان
staddle U قسمت تحتانی
detail group U قسمت بیگاری
control section U قسمت کنترل
inside U قسمت داخلی
insides U قسمت داخلی
rear party U قسمت عقبه
patrols U قسمت گشتی
patrolling U قسمت گشتی
broad U قسمت پهن
broader U قسمت پهن
detail part U قسمت مفصل
headquarters detachment U قسمت قرارگاه
trichotomous U دارای سه قسمت
discarded U قسمت وازده
chapters U قسمت باب
discarding U قسمت وازده
chapter U قسمت باب
medical service U قسمت بهداری
forepart U قسمت جلو
discards U قسمت وازده
foreparts U قسمت جلو
medical department U قسمت بهداری
lot U بهره قسمت
bachelor quarters U قسمت مجردی
discard U قسمت وازده
patrolled U قسمت گشتی
broadest U قسمت پهن
patrol U قسمت گشتی
cable block U قسمت کابل
legs U بخش قسمت
head piece U قسمت بالا
hypoderm U قسمت زیرجلد
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1set the record straight
1time is prceious it has great
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com